زهرا ساداتزهرا سادات، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

ninidokhmal

چهار شکایت معمول بچه‌ها و راه‌های پاسخ به ‌آن‌ها

1393/1/27 20:30
نویسنده : هدیه
198 بازدید
اشتراک گذاری

چهار شکایت معمول بچه‌ها و راه‌های پاسخ به ‌آن‌ها 

معمولاً پدر و مادرها با شکایت‌هایی از سوی کودکان‌شان مواجه می‌شوند که آ‌نها را در طول روز بارها و بارها شنیده‌اند. این شکایت‌ها برای پدر و مادرها جدید نیست. به همین دلیل پس از مدتی، بیان این شکایت‌ها از سوی کودک به مسئله‌ای روزمره در خانه تبدیل می‌شود و پدر و مادر توجه خود را به این مسئله از دست می‌دهند، اما این شکایت‌ها هیچ‌وقت تمام نمی‌شوند و کودک همواره آ‌ن‌ها را بر زبان می‌آورد. ممکن است با تغییر سن کودک،‌این شکایت‌ها تغییر شکل یابند. آن‌چه در زیر می‌خوانید، یادآوری لزوم توجه پدر و مادرها به شکایت‌های همیشگی کودکان و چگونگی برخورد با آن‌هاست.

 

این حق من نیست

فرض کنید کودک چهارساله خود را به دلیل این که وقت خواب شب‌اش فرا رسیده، از دیدن قسمت آخر برنامه مورد علاقه‌اش محروم کرده‌اید. کودک می‌گوید: "این منصفانه نیست. قسمت آخر است." بعد کودک دستانش را باز می‌کند و پا به زمین می‌کوبد. می‌رود و برمی‌گردد و باز می‌گوید: "مامان این منصفانه نیست." در این موارد، برخی قاطعانه برخورد می‌کنند. می‌گویند: "یا تلویزیون را خاموش می‌کنی و می‌روی می‌خوابی یا برای یک هفته از دیدن تلویزیون محروم می‌شوی."

راه بهتر چیست؟

سعی کنید به‌طور غیر‌مستقیم به کودک بفهمانید که بعضی وقت‌ها باید کاری را که دوست ندارد، انجام دهد. مثلاً به کودک‌تان بگویید: بابایی هم وقتی کوچک بود، دوست نداشت برود مدرسه، اما برای این که با سواد بشود، مجبور بود برود مدرسه. چون باسواد بودن خیلی خوب است. به کودک بفهمانید که حتی بزرگتر‌ها هم بعضی وقت‌ها دوست ندارد کاری را انجام دهند، اما مجبور می‌شوند که آن را انجام دهند. با این روش خواهید دید که کودک‌تان نگاهی محبت‌آموز به شما خواهد انداخت و مستقیم به اتاق خوابش رفت.

خودم بلدم. تو چی‌کار داری؟

فرض کنید کودک‌تان دوست دارد همه کارها را خودش انجام دهد. یک روز می‌خواهید بروید سفر. کودک‌تان را روی صندلی عقب می‌نشانید و سعی می‌کنید خودتان کمربندش را ببندید. کودک سه‌ساله رو به شما می‌کند و می‌گوید: "خودم بلدم. تو چی کار داری؟" راه حل این مسئله این نیست که به کودک‌تان بگویید زبان دراز است.

راه بهتر چیست؟

به عنوان یک پدر و مادر باید یاد بگیرید که کلمات کودک‌تان شما را آزرده نکند. باید درک کنید که چه مفهومی در پس این کلمات نهفته است و منظور کودک چه بوده است. باید به این فکر کنید که کودک می‌خواهد چه بگوید و شما چه‌طور می‌توانید به او کمک کنید. در مورد کودک سه‌ساله مثال بالا، شاید اگر پدر و مادر کمی خونسردی خود را حفظ کنند،‌بفهمند که تمام چیزی که این بچه سه ساله می‌خواهد، احساس کنترل بیشتر بر اطرافش است. وقتی مادر به او اجازه می‌دهد، کودک نشان می‌دهد که راحت‌تر همکاری می‌کند.

 

همین حالا می‌خواهم

مادر درحال درست کردن شام بود. دخترش آمد و از او یک کلوچه خواست. مادر رو به کودک کرد و گفت: بعد از شام می‌اوانی چای و کلوچه بخوری. دخترک دستانش را مشت کرد و گفت: ولی من همین حالا کلوچه می‌خواهم. هیچ کدام از دلایل مادر، دخترک را قانع نکرد و او دوباره و دوباره اصرار کرد. مادر که از شنیدن جمله همین حالا می‌خواهم خسته شده بود، سرانجام تسلیم شد و به کودک یک کلوچه داد.

راه بهتر چیست؟

در این مواقع می‌توانید به کودک بگویید که اگر حالا به او یک کلوچه بدهید، فردا شب وقتی همه در حال خوردن کلوچه هستند،‌به او کلوچه‌ای نخواهید داد. اگر چند بار این روش را امتحان کنید،‌می‌بینید که کودک‌تان حرف شما را می‌پذیرد.

 

از تو بدم می‌آید

اطمینان داشته باشید که شما نخستین مادر یا پدری نیستید که از شنیدن این جمله از دهان کودک‌تان رنجیده‌خاطر شده‌اید. حتی برخی از بچه‌ها می‌گویند این مادرشان را دوست ندارند و مادر دیگری می‌خواهند. مادری این جمله را از دهان بچه‌اش شنید و به او گفت: امشب خوب بخواب و لذت ببر؛ چون فردا یک مامان تازه برایت پیدا می‌کنم و تو می‌توانی از فردا با او زندگی کنی. البته بدون اسباب بازی‌ها

راه بهتر چیست؟

بیشتر روان‌شناسان کودک به والدین توصیه می‌کنند از حرف‌های کودکان، برداشت شخصی نکنند و این حرف‌ها را به اصطلاح،‌به خودشان نگیرند. بچه‌ها این حرف‌ها را زمانی که عصبانی و خسته هستند، بر زبان می‌آوردند. این حرف‌ها به این معنی نیست که شما والدین بدی هستید. از آن‌جایی که بچه‌های زیر 9 سال هرچه در ذهن دارند، بر زبان می‌آورند، تاثیر روانی این کلمات را درک نمی‌کنند. بنابراین تنها راه‌حل شما این است که این حرف‌ها را به خود نگیرید. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ninidokhmal می باشد